سردار اشتری: هر کسی که در این مدت خودکشی یا سکته قلبی کرده بود را به گردن نظام میانداختند
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۳۲۸۲۴
فرمانده کل انتظامی کشور با بیان اینکه در اغتشاشات ۱۷ آشوبگر مسلح و ۹۴ وابسته به منافقین را بازداشت کردیم، گفت: این اواخر واقعا افراد دیگر تنها برای زدن و کشتن به خیابان میآمدند و به قصد براندازی.
به گزارش تسنیم، سردار حسین اشتری ظهر امروز در نشستی که به منظور بررسی حوادث اخیر کشور برگزار شد، با اشاره به راهپیمایی اربعین امسال اظهار داشت: برای برنامهریزی سفر حج که تنها ۶۰ هزار نفر سالانه و از ۱۸ مرز رسمی رد میشوند یکسال برنامهریزی میکنیم، اما اربعین امسال که پس از دو سال وقفه برگزار شد، ۳.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: بههرحال روز ۲۲ شهریور من برای ماموریتی برای رویداد اربعین به شهر شلمچه رفته بودم که واقعه فوت مرحومه امینی را به من گزارش دادند و همان لحظه چند مورد را تذکر دادم از جمله اینکه به دقت و فورا به موضوع رسیدگی شود، هوای خانواده و پدر و مادرش را داشته باشند و اگر قصور و تقصیری انجام شده رسیدگی شود. پس از آن نیز خودم را به تهران رساندم و حتی شخصا حدود ۲۰ دقیقه با پدر آن مرحومه صحبت کردم.
فرمانده کل انتظامی کشور با اشاره به این اتفاق افزود: کاری که از سوی ماموران ما انجام شد، چیزی فراتر از رویه مرسوم و جاری نبود و کاری بود که توسط مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده و آنچه که وظیفه انسانی و اسلامی ما بوده کاملا رعایت شده بود.
وی درباره وقایع و پیامدهای این اتفاق گفت: بعد از خاکسپاری که در روز اربعین در سفر انجام شد، تجمعاتی شروع شد که در ابتدا اعتراضی بود، اما بلافاصله تبدیل به اغتشاش شد و کار به تعرض به اموال عمومی، شعارهای هنجارشکنانه، حمله به بانکها و سوپرمارکتها و ... کشیده شد و مردمی که از روی هیجان و احساس ناراحتی به خیابان آمده بودند فورا صف خود را از اغتشاشگران جدا کردند و این هوشمندی و بصیرت مردم واقعا قابل ستایش و تقدیر و تحسین است.
سردار اشتری با بیان این که حفاظت از جان و مال و ناموس مردم وظیفه پلیس است، تصریح کرد: وقتی کار به اغتشاش کشیده شد، نیروهای عملکننده یعنی نیروهای انتظامی، بسیج و بخشی از نیروهای سپاه پاسداران برای مقابله با اغتشاشگران و تامین امنیت وارد عمل شوند و جانانه ایستادگی کردند. در این بین برخی از خواص و خودیها هم نادانسته و بدون اطلاع، برخی به عمد و برخی نیز غیرعامدانه اظهار نظرهایی کردند و این جریانات ادامه داشت تا سخنرانی حکیمانه و روشنگرانه مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم انتظامی و تربیت پلیس امام حسن مجتبی (ع) که راه را برای مردم و مسئولان روشن، دوستان را امیدوار و دشمنان را مایوس و ناامید کردند.
وی با اشاره به سخنرانی مقام معظم رهبری در دانشگاه امام حسن مجتبی (ع) خاطرنشان کرد: ایشان در سخنرانی خود که برای نخستین بار بعد از دو سال در جایی خارج از حسینیه برگزار شد، موارد بسیار مهمی را بیان کردند از جمله همین موضعگیری بدون تحقیق عدهای از خواص که از آنها خواست موضع و صحبتهای خود را اصلاح کنند که برخی اصلاح کردند، اما برخی نیز این کار را نکردند؛ ایشان همچنین هجمه به پلیس را هدفمند و برنامه ریزیشده توصیف و تضعیف پلیس و حمله به آن را تضعیف و حمله به امنیت کشور عنوان کردند. این سخنان بسیار راهگشا و روشنکننده بود.
فرمانده کل انتظامی کشور در ارتباط با جنگ ترکیبی دشمن علیه ایران تصریح کرد: همانطور که رهبری نیز اشاره کردند، دشمنان یک جنگ ترکیبی شدیدی را علیه ما به کار گرفته که اوج آن در این واقعه مشهور بود. جمهوری اسلامی ایران حوادث بسیاری را پشت سر گذاشته که اوج آن در دهه ۶۰ و زمانی بود که منافقان روزانه ۱۵۰ نفر را ترور میکردند، بعث با ایران وارد جنگ شده بود و دنیا هم ما را تحریم کرده بود، اما این ماجرا و این فتنه واقعا یک اتفاق و واقعه بینظیر در طول تاریخ جمهوری اسلامی بود چراکه پیچیدگی بسیاری داشت و دشمن تمامی توان خود را در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و رسانهای به میدان آورده بود، اپوزیسیون داخلی و خارجی و حتی سران فتنه هم فعال شدند و اتفاقات زیادی را داد.
وی با اشاره به عملیات رسانهای دشمن افزود: یکی از سنگینترین عملیاتهای رسانه علیه کشور ما در این فتنه انجام شد؛ شبکه سعودی اینترنشنال به صورت ۲۴ ساعته اقدام به پمپاژ خبری میکرد و طوری شده بود که مثلا اعلام میکرد همین الان در فلان خیابان درگیری و تجمع است و ما پشت نمایشگرهای مرکز پلیس آن خیابان را نکاه میکردیم و میدیدیم که هیچ خبری نیست؛ البته برخی جاها واقعا کارهای جنایتکارانهای انجام میدادند مثلا در برخی شهرها مغازههای مردم را غارت کردند، خودروها را آتش زدند و به خانههایی که احساس میکردند مردی در آنها نیست حمله کردند و اگر نبود ایستادگی جانانه نیروهای عملکننده، اتفاقات خیلی فاجعهباری رخ میداد؛ با اینحال پلیس تا حد امکان با رافت برخورد میکند، اما وقتی کسی به قصد جنگ با مردم به خیابان میآید، پلیس بر سر امنیت مردم با کسی تعارف ندارد و هرکجا که لازم باشد برخورد شدیدی انجام خواهیم داد.
سردار اشتری ادامه داد: سناریوسازیها و کشتهسازیهای نیز از دیگر پیچیدگیهای این فتنه بود؛ هر کسی که در این مدت به هر دلیلی میمرد آن را رسانهای میکردند و به گردن نظام میانداختند. کسی خودکشی کرده بود، سکته قلبی کرده بود و... و سریعا آن را به گردن نظام میانداختند. یا مثلا مورد داشتیم که فیلمی پخش شد که پلیس خانمی را هل میدهد و خانم به زمین میافتد؛ وقتی فیلم کامل آن را دیدیم در آن فیلم آن خانم ۷ مرتبه به سمت پلیسها حملهور میشود و قصد دارد با آنها درگیر شود، یک مرتبه با تیغ موکتبری حمله میکند و بار آخر با چنان فحشهای شرمآوری که نهایتا پلیس او را هل میدهد و به زمین میخورد. بعد از دستگیری مادر این خانم آمده و میگوید که داییاش در خارج است و به آنها گفته برای گرفتن اقامت باید در این تظاهرات حاضر شوند، با پلیس درگیر شوند و فیلم بگیرند تا مدرکی برای گرفتن پناهندگی و اقامت باشد.
وی درباره دستگیرشدگان افزود: ما در کشور ۳۰ میلیون دانشآموز داریم و طبق آمار تنها یک درصد از این دانشآموزان اقدام به اعتراض کردند، ۱۱۰ هزار مدرسه در کشور وجود دارد که تنها در ۵۰ مدرسه اعتراضاتی روی داد و در مجموع کشور ما ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد و نهایتا دهها هزار نفر به خیابانها ریختند و اینها در برابر جمعیت مردم ایران و جمعیتی که روز سوم مهر در سراسر کشور به خیابان آمدند قابل مقایسه نیستند.
فرمانده کل انتظامی کشور بیان کرد:البته که حتی یک نفر هم زیاد است، اما این اواخر واقعا افراد دیگر تنها برای زدن و کشتن به خیابان میآمدند و به قصد براندازی. همین اواخر ۱۷ نفر مسلح دستگیر کردیم و ۹۴ نفر از افراد وابسته به سازمان منافقین و خانوادههای آنان و به این دلیل است که میگویم به قصد جنگ با جمهوری اسلامی آمده بودند، اما به یاری خداوند، حمایت مردم، رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری و ایستادگی نیروهای انتظامی و امنیتی نتوانستند کاری از پیش ببرند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سردار اشتری فرمانده کل انتظامی کشور جمهوری اسلامی انجام شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۳۲۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیفیت و بیتوجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران
سال ۱۸۵۲ بود که بشر برای نخستینبار در خیابانهای شهر پاریس آسفالت ریخت. از آن به بعد، این فناوری نفتی محبوبتر شد و با رشد صنعت خودرو، ضرورت پیدا کرد. کشوری در جهان نیست که خیابان آسفالت نداشته باشد.
به گزارش پدال، هر بار که از خانه خود بیرون میآییم، آسفالت یکی از اولین تصاویری است که آن را میبینیم؛ هرچند که کمتر به چشم میآید. بنابراین میتوان با اطمینان گفت که نقشی اساسی در زندگی ما دارند.
متاسفانه با وجود اینکه کشور ما یکی از اصلیترین و بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان به شمار میرود، در فراهمآوری آسفالت باکیفیت برای شهروندانش مشکل دارد. پس در این مقاله بر آن شدیم که نگاهی به این مسئله داشته باشیم که اصلا آسفالت خوب چگونه است؟ چه پیشنیازهایی برای تولید آن وجود دارد؟ سپس به مشکلات اصلی راهسازی شهری و بینشهری نگاهی میاندازیم.
در انتها هم به پاسخ شهرداریها به معضل سرعت یعنی دستاندازها ادای احترام خواهیم کرد. اما پیش از هر چیزی، شایسته است نگاهی مختصر به نحوه تولید آسفالت داشته باشیم.
آسفالت چگونه تولید میشود؟ابتدا سنگدانههای سرد مانند شن و ماسه به خشککن منتقل میشوند. سنگدانههای خشکشده با استفاده از صفحه ارتعاشی در اندازههای مختلف دستهبندی میشوند و به ترکیب قیر و مواد فیلر میرسند تا ذخیرهسازی شوند.
واحد کنترل کیفیت، استاندارد آنها را بررسی میکند. در این فرایند از آسفالت بازیافتی هم استفاده میشود که میزان آن باید درحد طبیعی باشد وگرنه افزایش آن باعث کاهش کیفیت آسفالت خواهد شد.
چه آسفالتی «خوب» است؟شاید برای مصرفکننده، صافترین و تیرهترین و خطکشیشدهترین شکل آسفالت بهترین آن باشد اما پیش از تبدیل کردن خیابان به پیست مسابقه باید به نکاتی توجه شود.
کیفیت بالای قیر، دانهبندی مناسب سنگدانه در مرحله تولید، مقاومت فشاری مناسب و استفاده درست از گیلسونایت، زیرسازی درست، سطح روان آسفالتکاری، مقاومت کششی خوب، مقاومت در برابر ترکخوردگی و قیمت مناسب از جمله ویژگیهای اصلی یک آسفالت درخور هستند. با در نظر داشتن این فاکتورها، بهتر میتوان به خیابانها و جادههای داخلی نگاه کرد و آنها را ارزیابی کرد.
چرا آسفالت خوب مهم است؟نهایتا چه راه خاکی باشد و چه آسفالت، خودروهای ما آن را میپیمایند. اما در پذیرش این واقعیت نهچندان خوشایند دو فاکتور مهم وجود دارد: نخست آنکه بهعنوان شهروندان این سرزمین باید بدانیم که لایق خدمات شهری درست و مناسب هستیم.
هرچند این کلیشه در سراسر جهان وجود دارد که «مردم باید حقشان را از مدیران، طلب کنند» اما هیچگاه نباید این مسئله باعث شود تا جایگاه خود را فراموش کنیم. هدف اصلی ایجاد یک سازمان خدماترسانی است نه بهانهتراشی!
دوم آنکه بهرهمندی از آسفالت مناسب میتواند تاثیر بهسزایی روی سلامت خودروهای ما داشته باشد. بخش بزرگی از خودروهای بازار داخلی بیکیفیت هستند. شرایط اقتصادی مشتری ایرانی را مجاب کرده تا به پایینترین سطح امکانات مانند سیستم تهویه و بالابر برقی شیشه بسنده کند (هرچند این مورد هم تا چندی پیش بهعنوان آپشن معرفی میشد).
پس اگر خودروی بیکیفیت را در خیابان یا جاده بیکیفیت قرار دهید، نتیجه آن چیزی جز افزایش استهلاک خودرو، ناراحتی سرنشینان و افزایش دردسرهای سازمانها نیست.
تصور کنید یک خیابان مهم و پرتردد در شهر ۶۰ هزار نفری «الف»، کیفیت مناسبی دارد، بهاندازه کافی بزرگ است و بهجای دستاندازهای بیامان، از خطکشی درست و سیستم ترافیکی هوشمندانه استفاده میکند و صدالبته مانند سطح کره ماه، مملو از چاله نیست.
تردد خودروها در این مسیرها سروصدای کمتری در کابین ایجاد میکند. خطکشیها هم میتوانند به حرکت مردم نظم بیشتری بدهند تا حرکت ترافیک روانتر باشد. در نتیجه، آرامش راننده و سرنشینانش بیشتر حفظ میشود که خود، روی کیفیت رانندگی و کاهش تصادفات تاثیری مثبتی خواهند گذاشت.
علاوهبر آن، شهر ظاهر مرتبتری میگیرد و سطح رضایت عمومی از زندگی در آنجا افزایش پیدا میکند. اگر خیابانهای شهرهای زیبا یک فاکتور مشترک با یکدیگر داشته باشند، آن آسفالت و خیابانکشی مناسب است.
از دید نگارنده، در زمینه زیبایی شهری، پس از آسفالت و ساختمانهای مرتب، خودروها اهمیت پیدا میکنند. من هم دوست دارم با خرید یک دستگاه پورشه ماکان به زیبایی شهرم کمک کنم اما همانطور که در مقالات دیگر اشاره کردهام، گاراژ خانهام برای آن جا ندارد!
آیا مشکل خیابانها و جادههای ما اینقدر جدی است؟بیشک پاسخ این سوال، یک «بله» بهوسعت ایران است. پیشتر در مقالهای جداگانه به نبود آیندهنگری در طراحی شهری اشاره کرده بودیم که میتوانید آن را از بخش مقالات مرتبط (ابتدای مطلب) مشاهده کنید. کیفیت پایین زیرسازی یکی از اصلیترین معضلات راهسازی ایران است. مسئولان راهداری و شهرداریها بهگونهای در انجام پروژهها «صرفهجویی» میکنند که انگار اگر یک پروژه با کیفیت «عالی» به اتمام برسد، آن مسئول را تبعید خواهند کرد.
سازمانهای ما برای حفظ سرمایه و جبران کمبود بودجههایشان از کیفیت خدمات کم میکنند اما دریغ از آنکه همین انتخاب باعث خرج و نگرانی بیشتر برای مردم و خود سازمان مربوطه میشود. نمونه آن هم در مناطق مسکونی و جادههای بینشهری کم نیست.
اگر شما هم یک مسیر را روزانه طی کنید، با چالهها و خرابیهای آن آشنا میشوید. برای اینکه از وضعیت جاده سایر نقاط کشور هم با خبر باشید، کافی است یکبار بلیط هواپیما تهیه نکنید و با پژو یا سمندهای زرد خطی از شهر «الف» به «ب» بروید.
کوهی به نام سرعتگیرنمیدانم چه کسی، چگونه و در نتیجه چه اتفاقی استفاده از دستانداز در خیابانها و بهویژه، جادههای کشور مناسب و «عقلانی» دانسته است؟ از زمانی که بهعنوان یک کودک دوچرخهسواری یاد گرفتم، با دستانداز سر کوچه مواجه شدم.
به یاد دارم که به من میگفتند وجود آنها برای کاهش سرعت مردم و موتورسواران ضروری است. تا اینکه با خودرو در جادههای شمال کشور، از خراسانشمالی تا گیلان، سفر کردم و با دستاندازهای بیشمار روبهرو شدم.
دستاندازهایی که اگر با سرعت قانونی جاده از آنها عبور کنید، حتما اتفاقی ناگوار برای شما یا خودروتان رخ خواهد داد. بیشک شماری از آنها هم فاقد تابلوی هشدار هستند که خود احتمال عبور نامناسب از روی دستانداز را افزایش میدهد.
برایم سوال است که چگونه مردم کشورهای دیگر از تاجیکستان گرفته تا ایالاتمتحده به اندازه ما به دستانداز نیاز ندارند؟ یعنی ما موتورهای بیشتری داریم؟ با توجه به جمعیت کشور آمریکا این مورد بعید است. آیا خودروهایمان سریعتر هستند؟ گمان نمیکنم چون حتی مردم تاجیکستان هم به انواع مرسدسبنز و بنتلی دسترسی دارند پس قطعا سریعتر نیستیم.
آیا رانندگی پرخاشگرانهای داریم؟ پس چرا مسئولان توانمندتری برای «مدیریت درست» رفتارهای ترافیکی روی کار نمیآیند؟ دوست دارم این مطلب را با همان سوالی که آغاز کردم خاتمه دهم: چرا کشور نفتخیز ایران، همچنان از مسیرهای بیکیفیت رنج میبرد؟ چرا از دست سرعتگیرها راحت نمیشویم؟
کانال عصر ایران در تلگرام